محسن حکیمی
وقتی ادوارد اسنودن – مأمور سابق CIA – برای افشای این سازمان اطلاعاتی- امنیتیِ مخوف از آمریکا گریخت و ابتدا به هنگ کنگ و سپس روسیه رفت، برخی کسان گمان کردند که فرصتی طلایی برای دولت ایران فراهم شده تا با حمایت از اسنودن به دنیا و به ویژه مردم ایران نشان دهد که مخالفتاش با دولت آمریکا، آن گونه که خود همیشه ادعا کرده و همچنان میکند، واقعاً از موضع حمایت از مظلوم در برابر ظالم است. اسنودن البته باید پاسخگوی کارهایش در زمانی که برای CIA کار میکرده است، باشد. اما همین فرار از دست آمریکا به قصد افشای جنایات این دولت نشان دهندهی تغییر و تحولی است که در او پیدا شده و از این پس جز به دیدهی مظلومی که میخواهد افشاگر ظلم نظام سرمایهداری آمریکا باشد اما اجازهی این کار را به او نمیدهند نباید و نشاید در او نگریست. اسنودن فقط خواسته است با استفاده از حق مسلم آزادی بیان حقایقی را که خود شاهدش بوده برای مردم دنیا بیان کند. او از این کار منع شده و، به همین دلیل، مظلوم است، و دولت آمریکا که مانع این کار شده، ظالم. ضمن آن که لفظ «ممانعت» از آزادی بیان به راستی نارساتر و ناکافیتر از آن است که حق مطلب را در مورد این حد از ظلم بیان کند. این ضدیت ظالمانه و کینهتوزانه تا بدان حد است که دولت «دموکراتیک»!! آمریکا برای به چنگآوردن و سر به نیست کردن اسنودن حتا ننگ راهزنی و آدمربایی هوایی را بر خود هموار میسازد و هواپیمای حامل رئیس جمهور یک کشور دیگر را فقط و فقط با این حدس و گمان صرف که ممکن است حامل اسنودن از روسیه به آمریکای لاتین باشد با زور و قلدری تمام از آسمان به زمین میکشد.
باری، با آن که بیش از سی سال تجربه به مردم نشان داده است که مخالفت جمهوری اسلامی با آمریکا به هیچ وجه از موضع دفاع از منافع مردم – حتا مردم تحت ستم مستقیم رأس «استکبار جهانی» – نیست، از یک سو بی پشت و پناهی آزادیخواهان در برهوت کنونی و، از سوی دیگر، سختجانیِ توهم «ضدامپریالیستی» نسبت به حکومتهایی چون جمهوری اسلامی باعث شد که برخی افراد از این گونه حکومتها انتظار داشته باشند که از اسنودن حمایت کنند، انتظاری که یک بار دیگر معلوم شد عبث است. در عین حال، انتظار حمایت جمهوری اسلامی از اسنودن به این دلیل تقویت شد که چند دولت آمریکای لاتین، که روابط خوب و نزدیکی با جمهوری اسلامی دارند، اعلام آمادگی کردند که حاضرند به اسنودن پناهندگی بدهند. اما، با همهی اینها، دریغ از سر سوزنی حمایت جمهوری اسلامی از اسنودن! چرا؟ به همان دلیل روشن که ضدیت جمهوری اسلامی با آمریکا نه از موضع حمایت از مظلوم در برابر ظالم بلکه از موضع «حفظ نظام» و منافع حافظان و گردانندگان آن و، در یک کلام، از موضع جنگ قدرت و ثروت است. حاکمیت جمهوری اسلامی خوب میداند که نباید از آزادی بیان اسنودن دفاع کند، زیرا بیدرنگ مورد این سؤال قرار خواهد گرفت که اگر انسانها آزادند نظر خود را بیان کنند پس چرا افراد در ایران فقط و فقط به خاطر اعتراض به حکومت به زندان انداخته میشوند؟ چرا مطبوعات به خاطر کمترین انتقاد به طور فلهای توقیف میشوند؟ چرا کتابها قصابی و سانسور میشوند؟ آری، حاکمان خوب میدانند که نمیتوانند در بیرون از ایران پُز دفاع از آزادی بیان بگیرند اما در داخل نظرات و عقاید شهروندانشان را سانسور کنند. خوب میدانند که در صورت دفاع از آزادی بیانِ اسنودن در واقع به مأموران فراری خود نیز مجوز میدهند که حقایق مربوط به دستگاههای اطلاعاتی و امنیتیشان را برای جهانیان افشا کنند، و به این ترتیب سنگ روی سنگ نظام سرمایهداری در کل جهان باقی نمیماند. در مقابل، مردم نیز خوب میدانند که لازمهی حمایت از مظلوم، نه جنگ قدرت با ظالمی دیگر برای «حفظ نظام» خود بلکه دفاع از آزادی بیان مظلوم است. مردم خوب میدانند که مخالفت و ضدیت جمهوری اسلامی با آمریکا با دغدغهی «حفظ نظام» و منافع آن صورت میگیرد، و این مخالفت نه تنها هیچ ربطی به منافع مردم ندارد بلکه نتیجهاش در طول بیش از سی سال واردآمدن فشار کمرشکن بر مردم برای «حفظ نظام» بوده و همچنان هست.
گواه این که مردم به خوبی دریافتهاند که دعوای جمهوری اسلامی با آمریکا بر سر لحاف ملاست و به هیچ وجه از موضع حمایت از مظلوم در برابر ظالم نیست، پیام آشکاری است که آنها در انتخابات اخیر ریاست جمهوری به حکومت دادند. افزون بر سردادن شعار «زندانی سیاسی آزاد باید گردد»، تا آنجا که به سیاست خارجی جمهوری اسلامی مربوط میشود، مردم در این انتخابات با مخالفت با تحریم اقتصادی و مسببان آن در هر دو سوی معضل ظاهراً هستهای نشان دادند که دیگر نمیخواهند به خاطر جنگ قدرت و ثروتِ جمهوری اسلامی با دولتهای غربی و به ویژه آمریکا و برای «حفظ نظام»ی که نه تنها هیچ نفعی به حال آنها ندارد بلکه آنان را از نظر اقتصادی به بند استثمار میکشد و از نظر سیاسی سرکوب میکند و به زندان میاندازد بیش از این تحت فشار قرار گیرند. مردم این پیام خود را به مدنیترین و قانونیترین نحو ممکن بیان کردند، باشد که حکومت به جای دمیدن در تنور این تنش بیحاصل که دودش فقط به چشم مردم میرود، به این پیام مدنی احترام گذارد و با همان مدنیت شایستهی مردم حقوق و منافع آنان از جمله آزادی بیانشان را رعایت کند. در عین حال، با آن که این پیام حاوی پذیرش نظام جمهوری اسلامی از سوی رأیدهندگان است، اما بدون شک دربردارندهی این نکته نیز هست که، اگر قرار باشد مردم در مقابل تحریم اقتصادی و تجاوز نظامی احتمالیِ خارجی مقاومت و ایستادگی کنند، این امر تنها با تلاش دولت برای حل مشکلات اقتصادی مردم و رعایت آزادی و حقوق آنان به ویژه حق اعتراض و مخالفت و سازمانیابی میسر خواهد شد و نه با سرکوب و گوشت دَم توپ کردن آنان.
مرداد 1392
برگرفته از اندیشهی آزاد، خبرنامهی داخلی کانون نویسندگان ایران، شمارهی 6، مرداد 1392