بایگانی | سپتامبر, 2013

دریغ از سر سوزنی حمایت!

20 سپتامبر

محسن حکیمی

وقتی ادوارد اسنودن –  مأمور سابق CIA –  برای افشای این سازمان اطلاعاتی- امنیتیِ مخوف از آمریکا گریخت و ابتدا به هنگ کنگ و سپس روسیه رفت، برخی کسان گمان کردند که فرصتی طلایی برای دولت ایران فراهم شده تا با حمایت از اسنودن به دنیا و به ویژه مردم ایران نشان دهد که مخالفت­اش با دولت آمریکا، آن گونه که خود همیشه ادعا کرده و همچنان می­کند، واقعاً از موضع حمایت از مظلوم در برابر ظالم است. اسنودن البته باید پاسخگوی کارهایش در زمانی که برای CIA کار می­کرده است، باشد. اما همین فرار از دست آمریکا به قصد افشای جنایات این دولت نشان دهنده­ی تغییر و تحولی است که در او پیدا شده و از این پس جز به دیده­ی مظلومی که می­خواهد افشاگر ظلم نظام سرمایه­داری آمریکا باشد اما اجازه­ی این کار را به او نمی­دهند نباید و نشاید در او نگریست. اسنودن فقط خواسته است با استفاده از حق مسلم آزادی بیان حقایقی را که خود شاهدش بوده برای مردم دنیا بیان کند. او از این کار منع شده و، به همین دلیل، مظلوم است، و دولت آمریکا که مانع این کار شده، ظالم. ضمن آن که لفظ «ممانعت» از آزادی بیان به راستی نارساتر و ناکافی­تر از آن است که حق مطلب را در مورد این حد از ظلم بیان کند. این ضدیت ظالمانه و کینه­توزانه­­ تا بدان حد است که دولت «دموکراتیک»!! آمریکا برای به چنگ­آوردن و سر به نیست کردن اسنودن حتا ننگ راهزنی و آدم­ربایی هوایی را بر خود هموار می­سازد و هواپیمای حامل رئیس جمهور یک کشور دیگر را فقط و فقط با این حدس و گمان صرف که ممکن است حامل اسنودن از روسیه به آمریکای لاتین باشد با زور و قلدری تمام از آسمان به زمین می­کشد.

باری، با آن که بیش از سی سال تجربه به مردم نشان داده است که مخالفت جمهوری اسلامی با آمریکا به هیچ وجه از موضع دفاع از منافع مردم – حتا مردم تحت ستم مستقیم رأس «استکبار جهانی» – نیست، از یک سو بی پشت و پناهی آزادی­خواهان در برهوت کنونی و، از سوی دیگر، سخت­جانیِ توهم «ضدامپریالیستی» نسبت به حکومت­هایی چون جمهوری اسلامی باعث شد که برخی افراد از این گونه حکومت­ها انتظار داشته باشند که از اسنودن حمایت کنند، انتظاری که یک بار دیگر معلوم شد عبث است. در عین حال، انتظار حمایت جمهوری اسلامی از اسنودن به این دلیل تقویت شد که چند دولت آمریکای لاتین، که روابط خوب و نزدیکی با جمهوری اسلامی دارند، اعلام آمادگی کردند که حاضرند به اسنودن پناهندگی بدهند. اما، با همه­ی اینها، دریغ از سر سوزنی حمایت جمهوری اسلامی از اسنودن!  چرا؟ به همان دلیل روشن که ضدیت جمهوری اسلامی با آمریکا نه از موضع حمایت از مظلوم در برابر ظالم بلکه از موضع «حفظ نظام» و منافع حافظان و گردانندگان آن و، در یک کلام، از موضع جنگ قدرت و ثروت است. حاکمیت جمهوری اسلامی خوب می­داند که نباید از آزادی بیان اسنودن دفاع کند، زیرا بی­درنگ مورد این سؤال قرار خواهد گرفت که اگر انسان­ها آزادند نظر خود را بیان کنند پس چرا افراد در ایران فقط و فقط به خاطر اعتراض­ به حکومت به زندان انداخته می­شوند؟ چرا مطبوعات به خاطر کمترین انتقاد به طور فله­ای توقیف می­شوند؟ چرا کتاب­ها قصابی و سانسور می­شوند؟ آری، حاکمان خوب می­دانند که نمی­توانند در بیرون از ایران پُز دفاع از آزادی بیان بگیرند اما در داخل نظرات و عقاید شهروندان­شان را سانسور کنند. خوب می­دانند که در صورت دفاع از آزادی بیانِ اسنودن در واقع به مأموران فراری خود نیز مجوز می­دهند که حقایق مربوط به دستگاه­های اطلاعاتی و امنیتی­­شان را برای جهانیان افشا کنند، و به این ترتیب سنگ روی سنگ نظام سرمایه­داری در کل جهان باقی نمی­ماند. در مقابل، مردم نیز خوب می­دانند که لازمه­ی حمایت از مظلوم، نه جنگ قدرت با ظالمی دیگر برای «حفظ نظام» خود بلکه دفاع از آزادی بیان مظلوم است. مردم خوب می­دانند که مخالفت و ضدیت جمهوری اسلامی با آمریکا با دغدغه­ی «حفظ نظام» و منافع آن صورت می­گیرد، و این مخالفت نه تنها هیچ ربطی به منافع مردم ندارد بلکه نتیجه­اش در طول بیش از سی سال واردآمدن فشار کمرشکن بر مردم برای «حفظ نظام» بوده و همچنان هست.

گواه این که مردم به خوبی دریافته­اند که دعوای جمهوری اسلامی با آمریکا بر سر لحاف ملاست و به هیچ وجه از موضع حمایت از مظلوم در برابر ظالم نیست، پیام آشکاری است که آنها در انتخابات اخیر ریاست جمهوری به حکومت دادند. افزون بر سردادن شعار «زندانی سیاسی آزاد باید گردد»، تا آنجا که به سیاست خارجی جمهوری اسلامی مربوط می­شود، مردم در این انتخابات با مخالفت با تحریم اقتصادی و مسببان آن در هر دو سوی معضل ظاهراً هسته­ای نشان دادند که دیگر نمی­خواهند به خاطر جنگ قدرت و ثروتِ جمهوری اسلامی با دولت­های غربی و به ویژه آمریکا  و برای «حفظ نظام»ی که نه تنها هیچ نفعی به حال آنها ندارد بلکه آنان را از نظر اقتصادی به بند استثمار می­کشد و از نظر سیاسی سرکوب می­کند و به زندان می­اندازد بیش از این تحت فشار قرار گیرند. مردم این پیام خود را به مدنی­ترین و قانونی­ترین نحو ممکن بیان کردند، باشد که حکومت به جای دمیدن در تنور این تنش بی­حاصل که دودش فقط به چشم مردم می­رود، به این پیام مدنی احترام گذارد و با همان مدنیت شایسته­ی مردم حقوق و منافع آنان از جمله آزادی بیان­شان را رعایت کند. در عین حال، با آن که این پیام حاوی پذیرش نظام جمهوری اسلامی از سوی رأی­دهندگان است، اما بدون شک دربردارنده­ی این نکته نیز هست که، اگر قرار باشد مردم در مقابل تحریم اقتصادی و تجاوز نظامی احتمالیِ خارجی مقاومت و ایستادگی کنند، این امر تنها با تلاش دولت برای حل مشکلات اقتصادی مردم و رعایت آزادی و حقوق آنان به ویژه حق اعتراض و مخالفت و سازمان­یابی میسر خواهد شد و نه با  سرکوب و گوشت دَم توپ کردن آنان.

مرداد 1392

برگرفته از اندیشه­ی آزاد، خبرنامه­ی داخلی کانون نویسندگان ایران، شماره­ی 6، مرداد 1392